ريشخند.........اينجا همه چيز را ريشخند ميكنيم ميخواهيم راه جمالزاده ها و صابري ها را ادامه بدهيم با ريشخند كردن مسائل روز و داستانك هاي طنز به قلم اين حقير و به ياري شما
|
روزي تيمور نامي ني را در بين شاخه هاي درختي كه زيرش مينشست جاسازي كرد و گوسفند ها را رهن داد و عزم فيلمسازي كرد. از هم آبادي هايش كه دست بر قضا از مسئولان فرهنگي يك كشوري هم بودند گفتند اينكه كاري ندارد دوربيني روي دوش بگذار اين فيلمنامه اي كه بهت ميدهيم را در جيب قرار ده و فيلمي بساز...تيمور گفت: اگر براي مردم جذابيت نداشت و فيلم نفروخت چي؟!!... هم آبادي ندا داد: مردم را بيخيال پرده ي سينما خالي نباشد سرت سلامت... تيمور چند فيلمي بدينمنوال ساختيده كرد و پس از به جيب زدن مقداري چرك كف دست و پا و سر كچل و... خواست با پول خود فيلمي بسازد كه چون سگي تيزپا بفروشد....به اتفاق شريفي نيا نامي به كلينيك زيبايي بيني رفت و چند عدد خانم كه گويا شب عروسيشان است و چند آقا با شلوارهاي خشّك(همون خشتك خودمون) چسبيده به زمين ، انتخابيد و با كمي رقص و آوازي كه مورد تاييد وزارت ارشاد است فيلمهايي ساخت و باز هم چون سگي تيزپاي فيلمش به فروش رسيد.... ديگر اين فيلم هايش نميفروخت و تيمور بدهكار دو دستي بر سر ميزد تا سال 88...تيمور عزيز باز به همان كلينيك رفت و باز هم چون بارهاي پيش كستينگي انجام داد و به تن همان بازيگران لباس هايي سبز پوشانيد و به همان فيلمنامه قبلي اندكي كنايه سياسي و يكي به نعل بزن و يكي به ميخ اضافه كرد... ديگر اينهم جواب نداد...اي واي... تيمور جان بيا تا خودم راهكار جديد فروش را يادت بدهم... فيلمي بساز سرشار از دروغ و خيانت...آنقدر خيانت نشان بده كه كسي جرات نكند به «عشق سلطان ايزل ممنوع» نيم نگاهي بكند....اصلا جامعه اي كه لجن از آن ميبارد....صحنه اي شراب خواري و دختر و پسري در يك اتاق آن هم در پارتي حتما نشان بده...يادت نره....حالا كه ساختي و تمام شد و ارشاد هم مهر تاييد برايت زد و فيلمت در جشنواره توسط قشر روشنفكر(ترجيحا با عينك هاي بسيار بزرگ و سبيل دسته دوچرخه اي) ديده شد هنگام اكران عمومي ميرسد... اينجاست كه به به جيب زدن كيسه هاي پول نزديك ميشوي چون گروهي در اينجا زندگي ميكنند كه باعث ميشوند فيلمها چون ريگ بفروشند....نام اين گروه انصار حزب اله است كه نه پليس آنان را ميشناسد نه حزب اله نه دولت نه ملت....اصلا هيچش معلوم نيست....اين آقايان با استفاده از نام شهدا و امام و هرچه كه ميشناسند به فيلمت اعتراض ميكنند...چون فتنه گران به خيابان ميريزند....مطمئن هم باش نصفشان حتي پوستر فيلمت را نديده اند چه برسد به خود فيلم....خلاصه پس از اين اعتراض تا يك الي دو هفته كه فيلمت به پايين كشيده ميشود طوري ميفروشد كه تايتانيك در هاليوود آنقدر نفروخت تيمور ما چنين كرد و پولي به جيب گذاشته كرد و آبادي را خريده كرد و به زير درخت رفت و ني را برداشت و گوسفندش را چرانيده كرده فرمود. ********************************** نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |